
بِسْمِ ا... الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ ا... عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَایَه خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَه بِلَادِهَا أَمَرَهُ بِتَقْوَى ا... وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ... به نام خداوند بخشاینده مهربان. این فرمانى است از بنده خدا، على امیرالمؤمنین، به مالکبنالحارثالاشتر. در پیمانى که با او مینهد، هنگامی که او را فرمانروایى مصر داد تا خراج آنجا را گرد آورد و با دشمنانش پیکار کند و کار مردمش را به صلاح آورد و شهرهایش را آباد سازد. او را به ترس از خدا و برگزیدن طاعت او بر دیگر کارها و.».
نامه ۵۳ حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) از نامههاى امام (ع) براى مالکاشتر نخعى است، هنگامیکه او را به فرمانداری مصر و بخشهاى مختلف آن منصوب کردند. وضع زمامدار مصر، محمدبنابىبکر متزلزل شده بود. این فرمان (فرمان معروف مالک اشتر) طولانىترین و جامعترین فرمانى است که امام (ع) نوشتهاند.
در هفتههای اخیر گفتیم که ایشان به مالک اشتر چهار توصیه کردند و به شرح این چهار توصیه پرداختیم. در شرح چهارمین نکته که بحث عمران و آبادی و عمارت بلادها و شهر آباد است، میتوان گفت این موضوع دو جنبه دارد؛ یک جنبه عمران و ظاهر و شهرسازی، شهر باید رونق داشته باشد و مرتب وبسامان باشد، تمیز باشد، و زیرساختهای درستی داشته باشد.
یک جنبه دیگرش این است که رونق اقتصادی و چرخه امور مالی مرتب و سالمی داشته باشد و آحاد آن جامعه دستشان تنگ نباشد تا بتوانند به زندگی خود رسیدگی کنند و با فراغت به طاعت خداوند متعال بپردازند. بعد از آن در ادامه امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ» ایثار یعنی برگزیدن؛ البته در برخورد با دیگران؛ یعنی راحتی دیگران را بر راحتی خود ترجیح دادن، رفاه دیگران را بر رفاه خود ترجیح دادن. اینجا حضرت میفرمایند: «وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ»؛ یعنی از مدیر جامعه اسلامی میخواهند که طاعت خدا را ترجیح بدهد بر طاعت هر فرد دیگری و این در ادامه همان سخنی است که حضرت فرمودند مدیر باید تقوا داشته باشد.
اگر مدیر اطاعت صادقانه و خالصانه خداوند متعال را بر اطاعت از هوسهایش، بر اطاعت از تمایلات نفسانیاش و هوسها و خواستهها دیگران ترجیح ندهد، در این صورت این امر نمیتواند به مدیریت شایسته و درستی منجر شود.
ببینید در زمانه ما همه بیان میکنند که مشکل کشور ما مشکل مدیریت منابع غنی و زیاد ماست. ولی متأسفانه در پیگیری اصلاح امر کاهلی صورت میگیرد و گاهی هوسها ترجیح داده میشود به جای اینکه اطاعت از خداوند متعال ارجحیت داشته باشد.
مأموریت سنگین اداره جامعه اسلامی باید از روش صحیح و درست باشد و به یک نحوی باشد که مردم همه خواهان مشارکت در آن برای اصلاح امور باشند و نه اینکه از راههای بیجا و غیراصولی مانند تطمیع، تهدید و ارعاب و خشونت بیجا باشد.
هرمدیر باید خودش شخصیتی دارای تقوا داشته باشد و الگویی شایسته برای همگان باشد و در عمل و تصمیمگیریهای خود اطاعت از خدای متعال را بر هر چیز دیگری ترجیح بدهد. در این صورت تمام هرم و زیرمجموعه آن مدیر و تمام کارکنان نیز به همین منوال الگوبرداری کرده، در راه درست قدم برمیدارند. در غیر این صورت اگر مدیر فقط بخواهد حرف بزند و در انجام امور ظاهرسازی کند، مردم میفهمند و کاری در اصلاح امور پیش نمیرود. انشاءا... که به چنین سطحی از مدیریت دست پیدا کنیم. والسلامعلیکم و رحمها... و برکاته.